رویا بابائی: کارکنان موسسه بهزیستی که سالها در صف مقدم حمایت از آسیبپذیرترین اقشار جامعه ایستادهاند، اکنون خود به یکی از آسیبدیدهترین گروههای کاری کشور تبدیل شدهاند. آنها به تبعیض در تامین رفاهیات، ناانصافی در پرداخت حقوق و بیتوجهی به شرایط کاری خود انتقاد میکنند و نمایندگان آنها از تمامی استانها هشدار میدهند: «فرسودگی ما، فرسودگی سازمان بهزیستی و تضعیف بهزیستی، به خطر انداختن امنیت اجتماعی کشور است.»
کارکنان بهزیستی از نقاط مختلف کشور با صدای واحدی اعلام میکنند که سالهاست با تمام قوا در خط مقدم کمک به آسیبپذیرترین اقشار جامعه فعالیت داشتهاند؛ از کودکان بیسرپرست و زنان سرپرست خانوار گرفته تا سالمندان تنها، زبالهگردها، اورژانس اجتماعی، کمپهای ترک اعتیاد، تبعات طلاق در خانواده و … .
این مسئولیت خطیر و بزرگ نیازمند ارادهای بسیار فراتر از آنچه انسانهای معمولی دارند، است؛ اما آنچه بیش از هر چیز بر دوش آنها سنگینی میکند، بهجز حجم مشکلات جامعه هدف، ناعدالتی در پرداخت حقوق و نادیده گرفتن شأن حرفهای آنهاست.
درد مشترک؛ تبعیض نفسها را بریده است
وجود تبعیض در پرداخت مزایای کارکنان بهزیستی به قدری گسترده شده که صدای اعتراض همه کارکنان این سازمان در تمامی استانهای کشور را بلند کرده است. آنها با تشکیل گروههای استانی و انتخاب نمایندگانی در هر استان، نسبت به تبعیض در مزایای حقوق و مزایای خود در مقایسه با سایر دستگاهها و همچنین تبعیضهای درون سازمانی انتقاد میکنند.
شغل ما مشمول سختی کار شود
جمعی از کارکنان سازمان بهزیستی معتقدند: ماهیت شغل ما با مواجهه با انواع مشکلات و معضلات اجتماعی است و رسیدگی به این مسائل به مرور زمان توان جسمانی انسان را تحلیل میبرد. بنابراین به نظر میرسد قرار گرفتن شغل ما در ردیف مشاغل سخت و زیانآور یک واقعیت غیرقابل انکار است.
آنها همچنین از دولت میخواهند که یک بسته حمایتی برای کارکنان بهزیستی طراحی و به اجرا درآورد؛ زیرا حقوق دریافتی آنها پاسخگوی هزینههای زندگیشان نیست.
استقلال بهزیستی
یکی دیگر از خواستههای مهم کارکنان بهزیستی که از سوی نمایندگان استانی بیان میشود، بررسی و تغییر وزارتخانه مرجع بهزیستی است. به نظر آنها، وزارت رفاه با وظایف متنوع و تمرکز بر بنگاههای اقتصادی و اشتغال کشور، شناخت و تمرکز کافی بر سازمان بهزیستی ندارد و بهتر است بهزیستی از زیرمجموعه این وزارتخانه خارج شده و به عنوان یک سازمان مستقل تحت نظارت نهاد ریاست جمهوری فعالیت کند.
پناه جامعه، بیپناه مانده
گروهی از کارشناسان بهزیستی در خراسان رضوی میگویند: «چطور ممکن است ما که با آسیبپذیرترین افراد جامعه در ارتباط هستیم، خود از ابتداییترین حقوق شغلی محروم باشیم؟ هیچ روزی نیست که با رنجها و بحرانهای انسانی روبرو نشویم، در حالی که کوچکترین حمایت اداری و مالی به ما نمیرسد.»
یکی از کارکنان بهزیستی اصفهان بیان میکند: «ما هر روز با درد، خشونت، فقر و آسیب اجتماعی درگیر هستیم، اما در پایان ماه، حقوقمان از بسیاری از نهادهای اداری پایینتر است. آیا ما انسان نیستیم یا خدمات ما ارزش کمتری دارد؟»
بیعدالتی، از تهران تا جنوب
یک مددکار اجتماعی از استان فارس میگوید: «پرداخت رفاهیات در هر استان با دیگری تفاوت دارد. به نظر میرسد که کارکنان بهزیستی در کشورهای مختلف فعالیت میکنند نه زیر نظر یک سازمان واحد. این تبعیض به شدت به کرامت ما آسیب میزند.»
او ادامه میدهد: این تبعیض…
“`html
این سیستم دچار نابرابری است. چگونه یک کارمند بهزیستی در مناطق جنوبی کشور میتواند با نصف منابع همکار خود در پایتخت فعالیت کند؟
خستگی روانی
یکی از روانشناسان بهزیستی در کرمانشاه میگوید: «خستگی روانی در بین کارکنان بهزیستی به شدت رایج شده است. هیچ کس نمیپرسد که ما چگونه میتوانیم هر روز با مشکلاتی چون خشونت، فقر، اعتیاد و رنج دست و پنجه نرم کنیم. عدم انگیزه و امنیت روانی به تدریج خدمات بهزیستی را در معرض خطر قرار میدهد، زیرا ارائهدهندگان خدمات منابعی برای افزایش انگیزه و تجدید قوا ندارند و دیر یا زود خستگی گریبانگیرشان خواهد شد.»
به اعتقاد او، بخش قابل توجهی از خدمات ارائه شده بهزیستی به توان روحی و روانی کارکنان مرتبط است و نمیتوان برای آن قیمت تعیین کرد؛ بنابراین باید مزایا و حقوق کارمندان بهزیستی با توجه به فشار و سختیهای روانی که با آن مواجهاند، افزایش یابد.

پاداش برای خاصها، خستگی برای ما
تعدادی از کارمندان بهزیستی در دفتر ستاد بهزیستی کشور میگویند: «ما در میان نهادهای دولتی بیشترین سختی را تجربه میکنیم اما کمترین مزایا را داریم. ما نمیخواهیم امتیاز خاصی داشته باشیم بلکه خواهان عدالت هستیم. درخواست ما اجرای فوقالعاده و یکسانسازی نظام پرداخت و شناسایی سختی کار است. سالهاست که وعده شنیدهایم اما تغییر ملموسی مشاهده نکردهایم و اکنون زمان عمل فرا رسیده است.»
آنها تصریح میکنند: ما شاهد هزینههای غیرمعقول و ناعادلانه در حلقه مدیریتی سازمان هستیم. جوایزی که بین خاصها تقسیم میشود و مزایایی برای آنان اختصاص پیدا میکند، به وضوح مشاهده میشود، اما با مقایسه آن با حقوق و حجم کار خود، انگیزه ما برای خدمت به شدت کاهش مییابد.
طبق اظهارات آنان، علاوه بر تبعیضهای داخلی، باید در نظر داشت که حقوق و مزایای کارکنان بهزیستی در مقایسه با دیگر نهادها در پایینترین سطح قرار دارد و هیچ عزم و ارادهای برای حل این مشکل وجود ندارد.
به گفته یکی از کارشناسان توانبخشی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی، «وقتی بحث کرامت انسانی مطرح میشود، نخستین قدم حفظ کرامت کارکنان است. چگونه انتظار دارند ما با عشق و تعهد خدمت کنیم، در حالی که خودمان احساس نابرابری و بیعدالتی میکنیم؟» وقتی من توانایی اداره اقتصاد خانوادهام را ندارم، چگونه میتوانم در محل کار کارآیی داشته باشم؟
افول در آستانه بهزیستی
نمایندگان کارکنان بهزیستی در استانها بیان میکنند که این اعتراض نه به دلیل نارضایتی فردی، بلکه ناشی از مسئولیت اجتماعی بوده و از این طریق به دولت هشدار میدهند. این هشدار شخصی نیست، بلکه هدف آن نشان دادن این واقعیت است که با ادامه بیتوجهی به شغل و درآمد کارکنان بهزیستی و فرسودگی روحی و جسمی آنها، یک پایگاه اجتماعی مهم مانند بهزیستی که در حال ساماندهی مشکلات اجتماعی است، در خطر فروپاشی قرار خواهد گرفت و این مسأله تاثیری جدی خواهد داشت.
علاوه بر آن، عدم تمایل نسلهای جوان برای اشتغال در بهزیستی و نگرش منفی جامعه به کاهش کیفیت خدمات این نهاد، از دیگر چالشهای اساسیای است که بهزیستی با آن روبرو خواهد شد.
استفاده کارکنان از ظرفیتهای قانونی برای دفاع از حقوق خود به صورت فردی و جمعی نیز تهدید محتمل دیگری است که میتواند به زودی به واقعیت تبدیل شود؛ ما امیدواریم پیش از آن روز، صدای ما شنیده شود.
پیش از آنکه زمان بگذرد…
سازمان بهزیستی، با بزرگترین دامنه مأموریت اجتماعی در کشور، این روزها با نارضایتی و خستگی کارکنانش مواجه است. صدای اعتراض کارمندان از نقاط مختلف کشور شنیده میشود و این سؤال را به وجود میآورد که چگونه ممکن است نهادی که مأموریتش کمک به آسیبپذیرترین قشر جامعه است خود کمترین بخش را از حمایتهای مالی و اداری برخوردار باشد؟
امید میرود افرادی برای کمک به این موضوع پیش قدم شوند و با اقدام به موقع، عدالت و کرامت را به خانه بهزیستی بازگردانند، پیش از آنکه دیر شود.
۴۷۲۳۲
“`