“`html

به نقل از خبرگزاری صحت، خبر این سایت به رشته تحریر درآمده است: یکی از نمایندگان تهران در مجلس، خشکسالی‌ها را به عدم اجرای قانون حجاب و عفاف توسط رئیس‌جمهور نسبت داد و عنوان کرد که بخشی از این خشکسالی‌ها نتیجۀ عدم رعایت این قانون و گسترش فحشا و گناه در جامعه است. اما شاید جرات این را نداشتند که از ممنوعیت‌های قدیمی همچون دستگاه ویدئو در منازل یاد کنند که در زمانه‌ای مدیران مذهبی‌تر آن را ممنوع کردند و اجازه نمی‌دادند هیچ‌کس به‌صورت علنی از آن استفاده کند، جز در خفا – و یادآور شویم چه خرمی‌ها و برکت‌هایی که از آن قوانین پدید نیامد!

حکایت این قوانین، مربوط به زمان‌های گذشته بود، که به‌کلی منسوخ گردیدند. ارتباطی با وزرای فعلی و بسیاری از دیگران نداشت. ای کاش توضیح می‌دادند که سرنوشت آن قوانین و ممنوعیت‌ها چه شد. از قانون مبارزه با ماهواره یاد نکردند که چگونه در زمان اجرای آن، بهشتی شبیه به هفت سال اول مصر بر ما حاکم بود! و در نعمت و رفاه زندگی می‌کردیم و هنوز هم برکات آن شامل حال‌مان است! در ظاهر، عمل به دیانت خدا و نگرانی از آن بود، در حالی‌که در کثرت و فراوانی نعمت‌ها نیز احساس کسری نداشتیم. و خدای بزرگ برای بندگانش «تدبیر»ها قرار داده و «مدیریت» می‌کند.

و اکنون این ماهواره و اینترنت، به‌عنوان پنجره‌هایی باز به سوی جهان، بی‌محابا در هر خانه‌ای در حال جریان‌اند. وای از گناهان قدیمی و دلبستگی‌ها و افتخارات امروزی!

رصد در فضا

ایشان عدم اجرای فرمان خداوند درباره حجاب را دلیلی بر خشکسالی و بی‌بارانی ذکر کردند. اما توضیح ندادند که چرا اروپا با عدم حجاب همواره سرسبز است و ما با کویر خشک خود دست و پنجه نرم می‌کنیم. شاید پاسخ‌شان این باشد که این سرسبزی و باران‌های غرب، زمینه‌ساز آزمایش و مجازات الهی است. ما در انتظار تأمین کیفر آن ملت‌های بی‌حجاب هستیم و حال آن‌ها به فضا قدم نهاده‌اند تا آسمان‌ها را فتح کنند. شاید در چشم‌های تنگ‌نظرانه، آنان با این عمل خود در فتح آسمان، از دستورات خدا تخطی کرده‌اند. چه بسا برایشان سؤال باشد که خدا فرموده: “در زمین سیر کنید”، پس چرا غرب زمین را رها کرده و در فضا به پرواز درآمده‌اند؟ با این ذهنیت، آن کسی که در “فضا” سیر می‌کند، چه کسی است؟

به حقیقت، در درک معانی دچار چالش شده‌ایم که دین را این‌گونه سطحی تفسیر می‌کنیم.

همچنین، اگر امکان‌پذیر بود، می‌خواستیم به اصل بنیادین دین نیز اشاره کنند. از عدل الهی صحبت کنند که خداوند بر برابری تأکید کرده، اما این نکته را نادیده گرفتند؛ در حالی‌که عدل و برابری از ارکان اساسی اسلام و تشیع است. این نکته قبل از هر قانون دیگری مهم و البته پیش از همه فراموش شده است. ای کاش به این موضوع پرداخته می‌شد و به فاصله‌ها بین ما و عدل اشاره می‌کردند.

اگر خشکسالی به‌دلیل گناهان ماست و اگر بی‌آبی مجازاتی به دلیل بی‌حجابی است، پس این تورم و گرانی که مردم را تحت فشار قرار داده، ناشی از چیست؟ گناهان چه کسی باعث آن‌اند؟

صدای گریه بلند است…

لطفاً هرگز تصور نکنید که برداشت شما از دین، حقیقت مطلق و کمال است. جایی هم برای افکار دیگران بگذارید. پیامبر اسلام با شنیدن صدای گریه یک نوزاد، نمازش را با شتاب خواند تا مادر نمازگزار بتواند به کمک فرزندش بشتابد. برادر مسلمان، خوب به گوش بسپار! صدای گریه فرزندان، آرزوها و امیدهای در هم شکسته از منازل زیر خط فقر به گوش می‌رسد. تو به قانون عفاف و حجاب بچسب و آن فقر را که از نگاه پیامبر اسلام به کفر نزدیک است رها نکن!

این همه تفسیر شما از دین است، که ذره‌ای نتوانسته‌اید به مردم بگویید ارزش‌های مورد نظر شما واقعاً چیست و مصداق آن کجاست. ارزش، همانا من و تو هستیم – که باید زنده بمانیم و در شرایط خوب زندگی کنیم تا به اعمال صالح نایل آئیم، وگرنه شما می‌توانید آن ارزش‌های مبهم را در گورستان هم فریاد بزنید. چه فرقی می‌کند؛ وقتی وجود خارجی ندارند و مصداقی برای آن‌ها نیست. ارزش، جز از من انسان و یکایک آفریده‌های خدا نیست. مگر امیرمؤمنان نفرموده که مبادا پیرزنی یهودی، در دیاری که من هستم، شب را گرسنه سر بر بالین بگذارد.

این میان، ارزش را بیابید، برادر ارزشمند.

عفاف و حجاب دقیقاً کجاست؟

عفاف چیز ناخوشایندی نیست و اصولاً امری ضروری است. اما آن‌جا که شما می‌جویید، نیست. اجازه دهید مثالی بزنم. هندوستان را ببینید. کشوری که تقریباً ۸۵ درصد زنانش پوشیده یا نسبتا پوشیده‌اند. زنانش پوشیده‌اند، اما همواره در رتبه اول تا سوم کشورهای دارای مردان چشم‌چران قرار دارد. این چه مفهومی دارد؟ یعنی حجاب را باید در نگرش جستجو کرد، نه در لباس. یعنی باید ذهن و فکر را تطهیر کرد، نه اینکه فقط به جسم بسنده کرد.

“““html

حجاب و عفاف نخست در ادراک مرد و زن شکل می‌گیرد، و سپس ممکن است به نوع پوشش مربوط شود یا نشود. ما با تربیت نامناسب می‌توانیم از هر چیزی تحریک شویم. باید بپذیریم که وارد کردن این ترکیبات تحریک‌آمیز و مسائلی از این دست به مرزهای ارتباطات انسانی و روابط اجتماعی، به حد کافی موجب آسیب به انسانیت خواهد شد و به‌طور کلی غیرانسانی است. چه بسا این تعابیر و کلمات در جایگاه یک انسان، بیش از آنچه که تصور کنید، در پدیده خشکسالی و نبود باران تأثیرگذار باشند.

کامران غضنفری گرامی، پیش از این‌که خشکسالی‌های طبیعی را به خطاهای شخصی مرتبط کنی، به این خشکسالی‌های اخلاقی و کمبود آب وجدان توجه کن. شاید مشکل از منبع دیگری ناشی می‌شود… ممکن است نیاز باشد که در نگرش‌مان تجدیدنظر کنیم. چه بسا که به‌خاطر خطاهای برخی مسئولان، وزرای ما و نمایندگان ما، مسیر امیر مؤمنان به مالک اشتر را گم کرده‌اند و اگر فقط به متن همان چند صفحه توجه و عمل کنند، شاید اوضاع بهبود یابد.

بگو به ما در مواجهه با گناهان این سمت، دعاهای شما – اهل عبادت – چه دستاوردی به ما بخشیده است؟ و آیا خداوند به خاطر شما، باران رحمت بر این مردم نازل کرده است؟ در کدام برهه از تاریخ، برکت وجود شما را شاهد بوده‌ایم و به واسطه‌ی شما، باران بر ما باریده است؟ نمونه بیاورید. مصداق‌ها را مطرح کنید. اگر خشکسالی نتیجه‌ی گناهان ماست، پس احتمالاً باران‌های نادر نیز باید نشات گرفته از دعاهای شما باشد. حداقل شما ما را از دعای خود بی‌بهره نگذارید.

1717

“`

اشتراک‌گذاری »