“`html

صحت خبر – فاطمه غریبی: محمد مسجدجامعی، که در هیئت‌علمی دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه حضور دارد و سابقاً به عنوان سفیر ایران در واتیکان و مغرب مشغول به فعالیت بوده، در گفت‌وگو با صحت خبر بر این نکته تأکید می‌کند که سفر پاپ لئو به لبنان در حال حاضر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اما برای معضل‌های عمیق این سرزمین کافی نیست.

سفیر پیشین کشورمان در واتیکان اشاره می‌کند که پاپ جدید به شکل سنتی‌تر و با احتیاط بیشتری نسبت به پاپ فرانسیس عمل می‌کند و از موضع‌گیری‌های تند و تنش‌آمیز خودداری می‌نماید. او به تحلیل دیدگاه واتیکان در مورد فلسطین و وضعیت مسیحیان آن سرزمین پرداخته و اذعان می‌دارد که ظلم و ستم صهیونیست‌ها صرفاً متوجه برخی از فلسطینی‌ها نیست، بلکه بر زندگی تمامی آنها سایه افکنده است. او بر این نکته تأکید می‌کند که هرچند شرایط کنونی لبنان به شدت دشوار و شکننده است، اما هیچ یک از طرف‌ها تمایل ندارد تجربیات تلخ جنگ داخلی را دوباره تکرار کند.

در ادامه، متن کامل گفت‌وگوی «صحت خبر» با محمد مسجد جامعی، سفیر سابق ایران در واتیکان را مشاهده خواهید کرد.

*** سفر پاپ لئو به لبنان، که چند سال پس از سفر بندیکت شانزدهم (پاپ پیشین) به این کشور صورت گرفت، در شرایطی انجام می‌شود که پاپ فرانسیس نتوانسته است به لبنان سفر کند. نظر شما این است که آیا این سفر می‌تواند به برقراری صلح و آرامش در لبنان کمک کند و همچنین در مقابل تهاجمات اسرائیل مؤثر باشد؟

مشکلات کنونی لبنان بسیار عمیق‌تر و جدی‌تر از آن هستند که با یک سفر به تنهایی حل شوند. البته، این سفر از اهمیت بسزایی برخوردار است، به ویژه از طرف پاپ فعلی. یکی از خصوصیات پاپ کنونی این است که نسبت به پیشینیان خود، به ویژه پاپ فرانسیس، کمتر صحبت می‌کند و کمتر نیز سفر می‌کند. او پس از مدت طولانی از انتخابش، نخستین سفرش را به ترکیه انجام داد که به مناسبت هزاروهفتصدمین سالگرد شورای کلیسایی نیقیه برگزار شد. این شورا یکی از مهم‌ترین مجامع کلیسایی است و تمامی مسیحیان، با وجود تفاوت‌های اعتقادی، آموزه‌های آن را پذیرفته‌اند. این خود داستان مفصلی را شکل می‌دهد.

بلافاصله بعد از سفر به ترکیه به لبنان آمد، که به دلیل کم‌سخنی‌اش و عدم تمایلش به سفرهای زیاد، نشان‌دهنده اهمیت موضوع بوده است. در هر صورت، این سفر یک رویداد مهم است و می‌توان گفت با توجه به ویژگی‌های کنونی پاپ و شرایط روز، این سفر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما اینکه آیا مشکلات را به شکل مطلوب حل خواهد کرد، واقعاً این‌طور نیست.

*** در مقایسه با پاپ قبلی، یعنی پاپ فرانسیس که به شدت مخالف نسل‌کشی در فلسطین بود، به نظر می‌رسد پاپ لئو تمایل چندانی برای ابراز مواضع عمومی علیه اسرائیل ندارد. در سفرش به لبنان نیز موضع‌گیری خاصی نکرد و بیشتر بر لزوم ایجاد صلح و آرامش میان گروه‌های لبنانی تأکید داشت. آیا به نظر شما، دیدگاه پاپ فعلی در مسائل خاورمیانه به سمتی است که نزدیکی بیشتری به دیدگاه‌های غربی داشته باشد؟

پاپ قبلی، از آرژانتین بود که یک کشور جهان سومی به شمار می‌رود. هرچند که او ریشه‌ای ایتالیایی دارد، اما افکار و دلمشغولی‌های قوی جهان سومی را کسب کرده و به شدت تحت تأثیر محیط آمریکای لاتین، الهیات آزادی‌بخش و حتی نوعی ناسیونالیسم آرژانتینی (پرونیزم) قرار داشته است. از نظر سیاسی-اجتماعی، او تفاوت‌های زیادی با پاپ‌های پیشین دارد؛ نه تنها با پاپ کنونی، بلکه با دیگر پاپ‌های قبلی نیز.

اما پاپ فعلی، تا حدودی در چهارچوب عموماً متعارف پاپ‌ها قرار می‌گیرد. پاپ فرانسیس یک استثنا بوده و پاپ لئو به همان مقتضیات فکری که پاپ‌های گذشته داشتند، نزدیک‌تر است؛ به استثنای فرانسیس، او بیشتر شبیه به پاپ‌های پیشین است. به‌ویژه چون از منطقه‌ای آمریکایی می‌آید و ملاحظات روابط بین‌الملل را طبیعتاً در نظر می‌گیرد.

*** پیش از شروع سفر پاپ، حزب‌الله لبنان پیامی به او ارسال و درخواست کرده بود تا تجاوزات اسرائیل را محکوم کند. اما پاپ لئو در این زمینه سکوت اختیار کرد و حتی در مصاحبه‌ای با شبکه ال‌بی‌سی لبنان، به‌روشنی خواهان برقراری صلح و عدم استفاده از سلاح در لبنان شد و گفت که این خواسته نیز از سوی اسقف‌های اعظم لبنان به او ابلاغ شده است. آیا این برخورد پاپ، اقدامی ضد حزب‌الله به شمار می‌رود یا اینکه موضعی عمومی است که شاید در سفرش با مسائلی متفاوت باشد؟

نه، به‌طور کلی واتیکان و به ویژه پاپ‌ها تمایل چندانی برای رویارویی خاص علیه کشورهای مختلف یا گروه‌ها، خصوصاً حزب‌الله ندارند.

“““html

چنین کنش‌هایی معمولاً مشاهده نمی‌شود. اصولاً شخصیت‌ها به گونه‌ای نیستند که موضع‌گیری خاصی داشته و در برابر یکدیگر قرار بگیرند. تا جایی که اطلاعات من نشان می‌دهد، او نیز علیه حزب‌الله نظری ارائه نکرده است.

در اطلاعیه‌ای که حزب‌الله منتشر کرد-که از نظر محتوا بسیار عالی، هماهنگ و مرتبط با فرهنگ لبنانی بود-عزم خود را برای همکاری، حتی فراتر از همکاری، با گروه‌های مختلف لبنانی، چه مسلمان و چه مسیحی، به وضوح نشان داد و ذکر نمود که کشور باید در آرامش و ثبات باشد و آن‌ها آماده‌اند تا سهم خود را در این راستا ایفا کنند.

اما در خصوص اینکه از پاپ خواسته شده باشد تا اقدام‌های اسرائیل را محکوم کند، به یاد نمی‌آورم که چنین درخواستی در اطلاعیه‌شان ذکر شده باشد. درست است که حق دفاع در برابر تعدی‌ها برای خود محفوظ دانسته‌اند، اما صریحاً این درخواست را از او نداشته‌اند.

*** به هر حال واتیکان همواره به حمایت از آرمان فلسطین پرداخته و برخی از ملت‌های تحت ستم در فلسطین را مسلمان و مسیحی می‌داند. نظر شما این است که آیا این رویکرد در عصر پاپ جدید هم ادامه خواهد داشت یا خیر؟

بله. سرزمین فلسطین و به ویژه نواحی واقع در اسرائیل و کرانه باختری از نظر همه مسیحیان بسیار مقدس هستند. حضرت عیسی در آن مکان‌ها به دنیا آمده و پیامش را از همان‌جا به بشر انتقال داده است، ضمن اینکه اکثر حواریون نیز در این سرزمین‌ها حضور داشته‌اند. به این دلیل، این مناطق از نظر تاریخی، دینی و فرهنگی اهمیت بسیار بالایی دارند.

مسئله اوقاف نیز مطرح است؛ به این معنی که در این سرزمین‌ها کلیساها، دیرها و مراکز مذهبی مختلفی وجود دارد که تماماً متعلق به کاتولیک‌ها و واتیکان نیستند. بخش عمده‌ای از آن‌ها متعلق به ارامنه و سایر فرقه‌های مسیحی هستند.

بنابراین، این موضوع تنها به ظلمی که بر فلسطینی‌ها می‌رود محدود نمی‌شود؛ اگرچه آن هم وجود دارد، اما اصل مسئله این است که این سرزمین برای تمام مسیحیان مقدس محسوب می‌شود. اگر بخواهیم مقایسه‌ای انجام دهیم، همان‌طور که حرمین شریفین و مقامات ائمه برای مسلمانان و شیعیان بسیار مهم است، این مناطق نیز برای مسیحیان حائز اهمیت ویژه‌ای هستند. به همین دلیل نسبت به آن‌ها بسیار حساسند.

در نتیجه، اهمیت بنیادی این سرزمین‌ها به خود آن‌ها برمی‌گردد. موضوع مهم بعدی به وضعیت ناخوشایند مسیحیان ساکن در این نواحی مربوط می‌شود؛ که این نیز برای واتیکان حائز اهمیت بالا است. همچنین بخش سوم به وضعیت دشواری که فلسطینی‌های مسلمان با آن مواجه‌اند مربوط می‌شود. قطعاً نسبت به آن‌ها نیز حساسیت وجود دارد.

همان‌گونه که گفتم، این مسئله به‌طور کلی شامل سه بخش است: یکی خود سرزمین، دومی اقلیت مسیحی ساکن در آنجا-به ویژه روحانیون همچون کشیش‌ها، راهبان و اسقف‌ها که تحت شرایط سختی به سر می‌برند-و سوم ساکنان فلسطین که بیشتر مسلمان هستند و نسبت به وضعیت آن‌ها هم حساسیت وجود دارد.

*** بنابراین آیا شما بر این باورید که ظلمی که بر فلسطینیان روا داشته می‌شود، ناشی از مذهبشان نیست و فلسطینیان-چه مسلمان و چه مسیحی-در معرض ظلم صهیونیست‌ها قرار دارند، صحیح است؟

به‌طور کامل درست است. البته مسیحیان از نظر تعداد، کمتر تحت فشار قرار دارند؛ دلیل آن هم این است که قدرت‌های غربی و عمومی افکار بین‌المللی نسبت به سرنوشت و وضعیت مسیحیان حساسیت بیشتری نشان می‌دهند و اسرائیل نیز این موضوع را در نظر می‌گیرد. زیرا اگر کوچک‌ترین مشکلی برای آن‌ها به‌وجود آید-مانند کشته شدن یا بمباران مراکز آن‌ها-فوراً واکنش نشان می‌دهند و فشار عمومی به وجود می‌آید. از این‌رو، اسرائیل معمولاً به این مسائل نزدیک نمی‌شود.

اما در برابرمسلمانان، آن‌ها به‌طور وحشیانه‌ای اقدام به کشتار آن‌ها می‌کنند و مراکز، خانه‌ها، بیمارستان‌ها و حتی مدارس و مساجد آنان را هدف قرار می‌دهند. در مورد مسیحیان اما چنین چیزی را نمی‌بیند، هرچند که فشار عمومی برای همه وجود دارد.

*** ما در دهه ۷۰ و ۸۰ شاهد درگیری‌های داخلی در لبنان بودیم. آیا لبنانی‌ها از این تجارب درس گرفته‌اند یا ممکن است دوباره شاهد جنگ داخلی با جنبه‌های مذهبی باشیم؟

جنگی که در دهه ۷۰ رخ داد، تنها درگیری بین مسیحیان و شیعیان نبود. این جنگ ترکیبی پیچیده بود و عوامل فکری و ایدئولوژیک آن زمان با وضعیت کنونی به‌طور کامل متفاوت است. در آن دور، اختلافات قومی‌ها و…

“““html

در زمان‌های گذشته، گروه‌هایی مانند ناصری‌ها حضور داشتند که به سوریه تحت رهبری حافظ اسد وابسته بودند و همچنین به رژیم بعثی عراق و قذافی. شمار زیادی از مسیحی‌ها نیز که در آن مقطع زمانی به سوریه مرتبط بودند، در این روند نقش داشتند. بنابراین می‌توان گفت که جنگ به معنای مذهبی که شما بیان می‌کنید، وجود نداشت. همچنین جنگ میان شیعه و مسیحی هم به طور خاص صحت نداشت.

شما نمی‌توانید همه نوع تضادهایی که پیش می‌آید را به سرعت با یک تفسیر دینی و مذهبی نمایان سازید؛ چنین حالتی وجود نداشته است. چالش‌ها و شرایط لبنان در دهه ۷۰ میلادی، چه از جنبه درگیری‌های داخلی و چه از نقطه نظر گروه‌هایی که مشغول نزاع بودند، به کلی با وضعیتی که امروزه داریم متفاوت است و بر این اساس نمی‌توان بیان کرد که جنگ داخلی لبنان یک جنگ مذهبی محصوب می‌شود. اما با این حال، لبنانی‌ها از تاریخ معاصر آگاهی دارند و به شدت نگران تکرار جنگ داخلی هستند.

*** با توجه به وضعیت کنونی لبنان، آیا فکر می‌کنید که جنگ داخلی یا درگیری مشابهی از گذشته ممکن است تکرار شود؟

امیدواریم که وقوع چنین چیزی اجتناب‌ناپذیر نباشد. آن‌طور که از گفته‌های تمامی طرفین مشاهده می‌شود، به نظر می‌رسد که همه نگران هستند که چنین حوادثی پیش نیاید. با این حال، لبنان در شرایط بسیار دشواری به سر می‌برد. علاوه بر این، قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای هم در صحنه حاضر هستند که هر کدام به نوعی تمایل دارند اوضاع را به نفع خود تغییر دهند. حال اینکه این بازیگران کی‌ها هستند و چه اقداماتی انجام می‌دهند، موضوعی جداگانه است و بهتر است که نامشان ذکر نشود.

ولی در حال حاضر می‌توان ایراد گرفت که شرایط پیچیده‌ای بر Lebanon حاکم است و همه طرف‌ها به شدت نگران برخوردهای احتمالی هستند. آن‌ها نمی‌خواهند که چنین رخدادی به وقوع بپیوندد.

۳۱۲/۴۲

“`

اشتراک‌گذاری »