در این مجامع با استناد به همین تصاویر، رفتار تواضعآمیز دکتر پزشکیان نسبت به همتایان خارجیاش، از جمله الهام حیدر علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، به عنوان نشانهای از ضعف و تحقیر تلقی شده و مورد انتقاد، شماتت و حتی توهین قرار گرفته است. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، یکی از منتقدان این وضعیت، با اشاره به این صحنه هشدار داده است: دیپلماسی و ملاقاتهای رسمی فضای «چاکرم نوکرم» نیست و نباید شامل بغل کردن خائنین یا فرود آمدن در برابر آنان باشد.
تاریخ این موضوع در جمهوری اسلامی نشان میدهد، هر بار که تصاویری از ملاقات دولتمردان ایرانی با رهبران خارجی نشاندهنده تواضع، ادب، دوستی و خوشحالی بوده، از سوی این عده مورد انتقاد قرار گرفته است. پیشتر، ملاقات دکتر ظریف با امیر کویت، تعاملات وی با جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا، و حتی خنده حسن روحانی در دیدار با وزرای خارجه اروپایی همواره تحت انتقاد قرار گرفته بود. به نظر میرسد که این افراد تمایل دارند که مسئولان ایرانی در چنین ملاقاتهایی خشن و بیادب به نظر برسند و با طرفهای خارجی رفتار خصمانه و خودبزرگبینانهای داشته باشند. در حقیقت، واکنشهای تند و توهینآمیز به طرفهای خارجی همواره از سوی آنها مثبت ارزیابی شده و به عنوان مثالهای افتخارآمیز از برخورد قوی و جدی با «بیگانگان» تلقی میشود.
به نظر میرسد که مشکل آنها با این تصاویر، این است که تواضع و خاکساری مسئولین کشور در ملاقاتهای بینالمللی نشاندهنده کوچکی و ضعف ایران «بزرگ و قدرتمند» به حساب میآید؛ اما نگاهی به تاریخ موضوع نشان میدهد که اغلب این محافل، گروههایی هستند که همواره حامی انتصاب افردا غیرمتخصص، بیتجربه و ناآگاه تحت عناوینی مانند جوانگرایی، تعهد و انقلابیگری بودهاند و همواره از حضور متخصصان و افراد با تجربه در مناصب حساس ابراز نارضایتی کردهاند. کیفیت تجربه بینالمللی ایران در دوران این قبیل مسئولان، که در برخی دولتهای قبلی، به ویژه دولت محمود احمدینژاد غالب بودند، به سطح بیسابقهای تنزل یافته بود. آنان نه تنها از تجربه بینالمللی کافی برخوردار نبودند و نمیتوانستند چند کلمه به زبان خارجی با همتایان خود صحبت کنند (که این گفتوگوها عمدتا منجر به تمسخر و استهزاء میشد) بلکه حتی به حوزه تخصصی خود نیز تسلط کافی نداشتند. برخی از آنان حتی فارسی را به درستی نمینوشتند. غالباً مدارک تحصیلی معتبری نداشتند یا مدارک آنها جعلی (و البته از دانشگاه آکسفورد) بود. این مشکلات جدی و عمیق به وضوح بر نگرش و موضعگیری این محافل تأثیر نداشت و نگرانی درباره اعتبار و آبروی کشور در صحنههای بینالمللی را برنمیانگیخت.
البته برای این چالش عمیق و ریشهدار نباید تنها این افراد را سرزنش کرد، زیرا این مسأله ریشههای اجتماعی و فرهنگی عمیقی نیز دارد. متأسفانه، در فرهنگ بومی ما، تکبر به عنوان نشانه قدرت و تواضع به عنوان نشانه ضعف تلقی میشود و اگر مسئولان و دولتمردان متکبر نباشند، در حوزههای مسئولیت خود به دشواری برمیخورند. تصویر یک دولتمرد ایدهآل برای بخش زیادی از جامعه ما، تصوری از فردی متکبر و خودخواه است که خود را از دیگران برتر میداند و دیگران را حقیر میشمارد. چنین فرهنگی با ستایش تکبر و تقبیح تواضع، رهبران را به سمت خودبزرگبینی و تکبر سوق میدهد. به نظر میرسد این معضل بر سر حکومت قبلی نیز سایه افکنده بود. محمدرضا پهلوی که در آغاز سلطنت خود دولتمردی جوان و نسبتاً متواضع به نظر میآمد، در پایان دوره سلطنتش به فردی متکبر و خود بزرگبین تبدیل شده بود که به طرفهای خارجی با بیادبی پاسخ میداد. این پاسخهای بیادب و به اصطلاح «دندانشکن» که غرور ملی مردم را ارضا میکرد، منافع ملی ایران را به خطر انداخته بود.
علاوه بر مسأله اخلاق و ارزشهای انسانی (که بر اساس آن تکبر ناپسند و محکوم است)، تجربیات جهانی نیز نشان میدهد که تصور موجود در جامعه درباره ارزش تکبر کاملاً غیرواقعی است. ملتها و سیاستمداران بسیاری در دنیا هستند که با وجود تواضع و ادب توانستهاند تأثیرگذار و موفق باشند. ملت ژاپن یکی از افضل مثالهاست. رفتار تواضعآمیز ژاپنیها ممکن است از نظر ما ضعیف به نظر رسد، اما واقعیت این است که دلیل موفقیت خیرهکننده این ملت در عرصه جهانی نیز همین رفتار است. سیاستمداران متواضع بسیاری وجود دارند که نمونههای موفقی از حکومتداری را به نمایش گذاشتهاند. نلسون…
شخصیتهایی نظیر ماندلا، شینزو آبه، مهاتما گاندی، آنگلا مرکل و بان کی مون در زمره این گروه قرار دارند. بهعبارتی، امروزه در جوامع پیشرفته، فاصله میان سلسله مراتب بهطرز چشمگیری کاهش یافته و رفتار رهبران به طور محسوسی به رفتار مردم عادی نزدیک شده است. این امر بهویژه در کشورهای توسعهیافتهای مانند کشورهای اسکاندیناوی که در ردهبندیهای پیشرفت به اوج جهانی رسیدهاند، دیده میشود. در این کشورها، شناسایی مقامهای بالا (همچون رئیسجمهور و وزیر خارجه) فقط بر اساس رفتارهای آنان تقریباً امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، ممکن است شما نخستوزیر را در حال دوچرخهسواری یا خرید از یک فروشگاه معمولی ببینید. اما در کشورهای جنوب، از جمله کشور ما، هنوز ارزشهای اجتماعی که مناسبات ارباب و رعیت یا سلطان و بندگان را تعریف میکند، قوت دارد و بر جامعه سایه افکنده است. وضعیت ما به عنوان کشوری که سابقهای طولانی از استبداد و سلطنت مطلقه داشته، شرایط خاصی را رقم زده است. نخستین بار این واقعیت تلخ را در یک اجلاس بینالمللی وزرای خارجه مشاهده کردم. در این اجلاس، دهها وزیر خارجه از کشورهای اسلامی، از جمله وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، حضور داشتند. در این نشست، تفاوتهای بارز در رفتار هیأت ایرانی و وزیر امور خارجه مشهود بود. در زمانهای تنفس اجلاس، وزرای خارجه (که به لابی آمده بودند) غالباً به سادگی در گوشهای نشسته، مشغول نوشیدن یا دوستیهای مختصر بودند و نمیتوانستید با نگاه کردن به آنان به مقامهای بالای آنان پی ببرید. بهعکس، وزیر امور خارجه ما همیشه در حلقهای احاطه شده بود و به صورت همیشگی در جمعی از مریدان و همراهان قرار داشت که او را چون نگینی در میان خود میگرفتند و با او مینشستند و برمیخاستند و هر بار که وزیر حرکت میکرد، جنبشی در سالن ایجاد میشد. متأسفانه، این بزرگی ظاهری ممکن است، تصوری کاذب از برتری عملکرد هیأت ایرانی ایجاد کند، در حالی که وزرایی که تنها و به آرامی روزنامهای میخواندند، در بحثها و جلسات موثرتری بودند.
علاوه بر فرهنگ دیرینه استبداد در کشور، ناسیونالیسم افراطی و نژادپرستی نیز در شکلگیری این مشکل نقش کلیدی ایفا کرده است. این ناسیونالیسم، با قائل شدن برتری به نژاد ایرانی (آریایی) و پایین شمردن دیگر نژادها (بهویژه عربها و ترکها)، به نوعی ایران و ایرانی را برتر و بالاتر از سایر ملتها تلقی میکند و به دنبال تصویری نمادین از این برتری است. به همین دلیل، برتری مقامات ایرانی در تعاملات با طرفهای خارجی مطلوب و مورد تحسین قرار میگیرد و برعکس، نشان دادن تواضع و فروتنی به چشم نوعی حقارت دیده شده و شایسته سرزنش محسوب میشود. افرادی هستند که در صحنه دیدار رهبران کشور با همتایان خارجی بهدنبال این نقشآفرینی میباشند. گویی برخورد تند و تحقیرآمیز با مقامات خارجی نشاندهنده برتری و قدرت ما است و این حس خودخواهیهای جمعی ناشی از آموزههای ناسیونالیسم افراطی را ارضا میکند. این نوع رویکرد به ایران و جهان، نه تنها اخلاقی و سازنده نیست بلکه هیچ ارتباطی با واقعیت جایگاه ایران در عرصه بینالملل نیز ندارد. این دیدگاه افراطی ایران را بهعنوان ابرقدرتی در جهان در نظر میگیرد که در اوج قرار گرفته (یا باید قرار گیرد) در حالی که واقعیتها و آمارهای موجود نشان میدهد ایران در بهترین حالت یک قدرت متوسط است و موقعیت آن در شاخصهای پیشرفت و توانایی مشخص و محدود است. ناسیونالیسم افراطی در دوران پهلوی اوج گرفت و به ایدئولوژی غالب تبدیل شد. متأسفانه، در جمهوری اسلامی که نوعی واکنش به این ایدئولوژی بود، این طرز تفکر افراطی و غیرواقعی در قالب جدیدی (قالبهای مذهبی و انقلابی) دوباره شکل گرفته است.
این احساس خودبرتربینی ملی سهم چشمگیری در تخریب روابط ایران با سایر کشورها دارد. نگاهی متکبرانه، تحقیرآمیز و خصمانه به جهان باعث شده است که موقعیت بینالمللی ایران تهدید شده و به سمت نابودی سوق یابد. این واقعیت بهوضوح در خلال تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به ایران عیان بود. در حالیکه تجاوز به خاک یک کشور و بمباران تأسیسات هستهای تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای بهعنوان نقض فاحش و آشکار حقوق بینالملل تلقی میشود، اما سازمان ملل و شورای حکام آژانس (که مسئولیت حفاظت از این اصول بینالمللی را بر عهده دارند) از محکومیت این اقدامات خودداری کردند. این فاجعه تنها محصول موضعگیری کشورهای غربی نبود، بلکه حمایت سایر کشورهای جهان از این رویکرد نیز در بیعملی و سکوت این سازمانهای بینالمللی تأثیرگذار بود.
ما میتوانیم جهان را بهخاطر مواضع و بیتوجهیهایش محکوم کنیم، اما در این میان باید نگاهی هم به رفتار و عملکرد خود داشته باشیم. چرا در همین «جنگل جهانی» برخی کشورها مانند سوئد و سوئیس و حتی در منطقه خودمان کشور عمان از احترام و اعتبار بینالمللی برخوردارند؟
“`html
احترام به دیگران، از جمله ویژگی هاییست که باعث شده است تا دشمنی و خصومت با آنها غیر ممکن یا حداقل نادر باشد. تجربیات مختلف بین المللی نشان میدهد که کلید موفقیت و پیشرفت در دنیا، برقراری روابط مبتنی بر احترام و دوستی است. کشورهایی که در عرصه جهانی موفق هستند، از هر فرصتی برای تقویت روابط دوستانه و همکاری با دیگر ملتها بهره میبرند. در این راستا، ویژگی تواضع دکتر پزشکیان فقط یک چالش نیست، بلکه به خوبی میتواند به عنوان یک دارایی پرارزش برای کشور محسوب گردد. بهویژه که این تواضع و فروتنی از قلب و با جدیت بروز میکند و نه به صورت یک نمایش ظاهری. ایشان به همان اندازه که در تعاملات داخلی خود با مقامات کشور متواضع هستند، در برابر مقامات خارجی نیز به همین نحو رفتار میکنند. این ویژگی تواضع، همانطور که در داخل کشور به ایشان احترام و اعتماد بخشیده، میتواند در سطح منطقهای و بینالمللی نیز نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد.
بر این اساس، از ریاست محترم جمهوری درخواست میشود که با وجود انتقادات گوناگون، حتی اگر برخی از آنها توهینآمیز هم باشد، به ادامه این رویه نیکو ادامه داده و از پیمودن این مسیر دشوار خسته و ناامید نشوند. تواضع شما تنها یک ارزش انسانی و اسلامی به شمار نمیرود، بلکه از منظر منافع ایران و مردم ایران، همچون هدیهای گرانبها است. باید به این تواضع و فروتنی افتخار کرد.
* استاد دانشگاه تهران
۳۱۲۲۱۱
“`