سرگذشت آشنایی شهید مالک رحمتی با ابراهیم رئیسی و نامگذاری او به حاج مالک توسط برخی تجار

بر اساس گزارش خبرگزاری صحت خبر، سمیه رحمتی، خواهر شهید مالک رحمتی به عنوان یادبودی از سالگرد اولین شهدای جمهور، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری صحت خبر، توضیحاتی در مورد آشنایی برادرش با ابراهیم رئیسی و روند استاندار شدن او ارائه کرده است. در ادامه متن این مصاحبه را خواهید خواند؛

* آیا آقای مالک رحمتی از کودکی و نوجوانی به مسائل سیاسی علاقمند بودند و چه عواملی به انتخاب او به سمت استانداری انجامید؟

زمانی که یکی از مستندسازان از من درخواست رزومه کاری ایشان را کرد، پس از مشاهده آن ابراز شگفتی کرد و گفت که با این سن کم، این همه فعالیت داشته است. گذشته مالک بسیار غنی و پر از تجربیات است. زیرا خانواده ما مسافرخانه‌ای داشتند و اتفاقات جالبی در آنجا روی می‌داد. سایر برادران هم اغلب نزد پدر بودند. پدر همیشه در مسافرخانه حاضر بود و در زمان‌هایی که مالک تقریباً ۱۰-۱۱ سال داشت، تاجران برای کار به آنجا می‌آمدند و تجارت می‌کردند. افرادی از روستاهای نزدیک، برای فروش محصولات زراعی مانند نخود به آنجا می‌آمدند که همین مسئله باعث آشنایی مالک با مفاهیم اقتصادی گردید.

مالک از سنین کودکی با دنیای اقتصاد آشنا بود و از ۱۰-۱۱ سالگی به بازدیدکنندگان مشاوره‌های اقتصادی ارائه می‌کرد. یکی از تجار به او گفت که تو خیلی باهوش هستی و می‌خواهم امسال به تو زمینی برای کشاورزی هدیه دهم. یک قطعه زمین ۱۰-۱۲ متری به او اهدا می‌کند و مالک در آنجا نخود می‌کارد. به یاد دارم که با والدینش رفت و زمین را کشت و برداشت کردند و مادرش برایشان لپه کرد. مالک آنقدر در مسائل اقتصادی توانمند بود که محصولاتش را به یک کارخانه لپه‌سازی می‌برد و بسته‌بندی شده می‌فروخت و از این راه حدود ۱.۵ برابر سود دریافت می‌کرد.

یک روز دیگر، زمانی که او یازده ساله بود، تاجری از شهری دیگر به پدر مالک گفت که می‌خواهد با حاج مالک دیدار کند. برخی تجار او را حاج مالک می‌نامیدند. پدرش به او گفت که حاج مالک در حال بازی با توپ است. تاجر درخواست می‌کند که حاج مالک را صدا بزنند و پدر می‌گوید پسر شما همان کسی است که در حال بازی است. با صدایش متوجه خواهید شد که حاج مالک همان است. مالک در دوران ابتدایی و راهنمایی به کارهای فرهنگی مشغول بود و در گروه‌های تواشیح و بسیج همراه برادرش، آقا صالح، فعالیت داشت. همواره در مسجد و در کنار پدر، به فعالیت‌های تجاری و فرهنگی مشغول بود.

حیات سیاسی مالک به طور جدی بعد از ورود به دانشگاه امام صادق آغاز شد

پس از رسیدن به سن دبیرستان، مالک فرد موفقی را می‌بیند که در دانشگاه امام صادق قبول شده است. از او می‌پرسد چگونه موفق به این امر شدی؟ او پاسخ می‌دهد که در دانشگاه امام صادق پذیرفته شدم و از آن زمان مالک تصمیم می‌گیرد زندگی خود را تغییر دهد، فعالیت‌های اقتصادی را کنار بگذارد و به تحصیلاتش بپردازد. پس از ورود به دبیرستان، مالک تغییر کرد. تمام فعالیت‌های اقتصادی خود را متوقف کرد و به اوج تحصیلاتش پرداخت. به گفته خود، او برنامه‌ریزی می‌کرد و از الگوسازی بهره می‌برد. ما در یک اتاق شش متری بودیم و مالک به طور مستمر در آنجا مطالعه می‌کرد. هرگز نماز، قرآن و مراسم معنوی خود را ترک نکرد. اما به دلیل فعالیت‌های فرهنگی در مسجد و جلسات، این موارد را به هفته‌ای یک بار کاهش داد و به جلسات رسمی می‌رفت. به هر حال، مطالعاتش را فراموش نمی‌کرد و هفته‌نامه «پرتو» را که به مسائل سیاسی می‌پرداخت، مطالعه می‌کرد.

زندگی سیاسی مالک به لحاظ زمانی تقریباً با ورود به دانشگاه امام صادق و در دوران دانشجویی آغاز شد. از همان سنین کودکی بسیار فعال بوده و در مسجد و هیئت به ایراد سخنرانی می‌پرداخت. او به عنوان سخنران و یکی از مسئولان فرهنگی آنجا فعالیت داشت و برادر بزرگترش نیز فرمانده آنجا بود و به تحلیل مسائل برای جوانان می‌پرداخت. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه امام صادق با رتبه‌ای مطلوب، مشاور وزیر وقت – آقای پورمحمدی – شد.

از آن زمان به بعد، تلاش‌های سیاسی مالک آغاز شد و به دلیل کارایی بالا و تفکر مساعدش، توانست در هر سمت جدید که قرار می‌گرفت، به ساماندهی بپردازد. به طوری که در سال ۸۶ هم مشاور چندین استاندار کشور و همچنین مشاور وزرای مختلف بود. تا اینکه به سمت استانداری رسید و ۴ سال در آنجا فعال بود. به گفته خودش، تنها دلیلی که نمی‌خواست از آستان خارج شود، عشق به امام رضا بود.

“`html
برود آستان بود. اما فعالیت‌هایی که در این استان انجام می‌داد، تاثیری بر دیگر امورش نداشت. یکی از مشاوران ارشد به مسئولیت‌های سیاسی مرتبط بود.

دعوت از مالک برای استانداری توسط آقای رئیسی و دوستانشان صورت گرفت

* آیا ایشان با آقای رئیسی در آستان قدس آشنا شده بودند؟

بله، در ابتدا به بخش موقوفات رفتند. در آن زمان اداره آستان تغییر مدیریت پیدا کرد. بعد از آقای رئیسی، آقای مروی مسئولیت را بر عهده گرفتند. اما به دلیل رفت‌وآمد مستمر آقای رئیسی به آن جا و ملاقات‌های متقابل، مالک که قائم مقام آستان بود، کسانی که از او برای مقام استانداری دعوت کردند، شامل آقای رئیسی و همفکرانش بودند. به خاطر کارهای انجام شده از سوی مالک و تعاملاتی که با او داشتند، ایشان به عنوان گزینه‌ای مناسب برای استانداری پیشنهاد شدند. به بیان خودشان، این امر شروعی برای فعالیت‌های آینده بود.

27215