به نقل از خبرگزاری صحت خبر، در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳، پس از حادثه‌ای برای بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور فقید، آیت‌الله آل‌هاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیس‌جمهور و سرهنگ خلبان سید طاهر مصطفوی، سرهنگ خلبان محسن دریانوش، سرگرد فنی بهروز قدیمی به شهادت رسیدند.

سال گذشته، خبرگزاری صحت خبر گزارشی جامع درباره زندگی شهید آیت‌الله آل‌هاشم منتشر کرد. به همین مناسبت، به مناسبت اولین سالگرد شهدای خدمت، این گزارش دوباره بازخوانی شده است که در ادامه آن را مطالعه می‌کنید؛

لقب «پدر شهر»، شاید بهترین توصیف برای «شهید سید محمدعلی آل‌هاشم» باشد، امام جمعه مردم تبریز که در سانحه سقوط هلیکوپتر حامل رئیس‌جمهور به شهادت رسید.

او تنها شهید این فاجعه در آسمان ارسباران است که در دقیقه‌های سقوط از پرواز به بیرون پرتاب شد و تا چند ساعت بعد در قید حیات بوده است. با تلفن همراهش ارتباط برقرار کرده و خبر تلخ حادثه را به یکی از مقامات ارشد دولت اطلاع می‌دهد و از وضعیت وخیم خود صحبت می‌کند.

امام هر روز هفته تبریز

آقا سیدمحمدعلی را امام هر روزه مردم تبریز خطاب می‌کنند. برای روحانی‌ای که در تبریز چنین مقام والایی داشته باشد، معناهای متفاوتی وجود دارد. باید توجه داشت که تبریز مهد روحانیت شیعه است و تاریخش به صفویه گره خورده است. اینجا محرک اصلی حفظ ارکان روحانیت در قرن‌های اخیر بوده است.

آقا محمدعلی آخوندی‌ بود که اگر یک‌بار با او از دالان‌های بازار تبریز تا محله‌های مختلف مانند مارالان یا عباسی قدم می‌زدید، می‌دیدید چگونه با بسیاری از پیران و جوانان نام‌شان را می‌دانست و در گفتگو با آنها به مشکلات‌شان رسیدگی می‌کرد. این تصویر از یک پدر، یک منبری سنتی است که به پشتوانه مقام خود در شهر در این سال‌ها به تصویر کشیده است.

تصویر واقعی یک آخوند سنتی

او نه تنها در تبریز، بلکه با علمای دیگر اعم از بلاد نیز در ارتباط بود و همه او را پذیرفته بودند. برخلاف گذشتگانش، او سعی کرد که مشی‌اش مردمی باشد نه حکومتی. این همان تصویری است که در داستان‌ها از آخوند سنتی شنیده و خوانده‌اید. او زاده سال ۱۳۴۱ بود و در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ دنیا را ترک کرد.

«سیدمحمدعلی پسرم نه، که مثل پدرم بود» این جملات را سیدمحمدتقی با اشک در غم فرزندش به زبان آورد. سیدمحمدتقی خود نیز بزرگ تبریز است و متولد ۱۳۱۳، آیت‌اللهی که همه بچه‌های محله‌ اسماعیل بقال و سیدحمزه به او قسم می‌خورند. همه آنهایی که حضرت آیت‌الله را از سال‌ها قبل می‌شناسند. همان سال‌هایی که پدر و پسر روحانی با دوچرخه به بازار می‌رفتند و هرگز خود را جدا از مردم تبریز نمی‌دانستند.

به همین خاطر، از صبح دوشنبه ‌انگار بر بازار تبریز خاک مرده پاشیده‌اند. مردم مشغول کارهای خود هستند اما حال خوبی ندارند و غم در چشمان‌شان دیده می‌شود.

آقا محمدعلی برای مردم تبریز مانند برادری بود که از سال ۹۶ پس از یک دهه دوری، خود را به آشتی‌‌ها وقف کرد.

او سعی داشت تا رفتارهای رادیکال در عقاید دو قطبی که در میان جوانان رشد می‌یافت را از بین ببرد.

حصارهایی که برچیده شدند

آقا سیدمحمدعلی در همان اولین نماز جمعه سال ۹۶ که به مسئولیت رسید، دستور داد تا حصارهای نماز جمعه برداشته شوند. او همچنین جایگاه مقامات را حذف کرد و بر این باور بود که در نماز جمعه تنها یک رسته داریم: نمازگزاران عادی.

نماز جمعه‌ای که شمارش نمازگزارانش به راحتی انجام می‌شد، با بازدیدهای چهره به چهره‌اش به یکی از پرمخاطب‌ترین نمازهای جمعه کشور تبدیل شد.

سیدمحمدعلی مردی بود که پس از سال‌ها فعالیت در سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، بازگشتش به تبریز به اندازه‌ای هیجان‌انگیز بود که مردم کاروانی برای استقبال او ترتیب دادند. به همین دلیل او را به عنوان امام روزهای هفته تبریز می‌شناختند.

سیدمحمدعلی نه تنها در سخنرانی‌های نماز جمعه، بلکه از زمانی که سمت‌هایش در تهران مانند مسئولیت در مجمع تشخیص مصلحت را رها کرد و به زادگاهش برگشت، سعی می‌کرد با جوانان شهرش ارتباط نزدیکی داشته باشد.

«پدرِ شهر» یعنی…

«پدر شهر» یعنی او کسی بود که ایستاد تا تراکتور و هوادارانش از دامی سیاست‌زدگی رها شوند…

آیا شما با امام جمعه‌ای آشنا هستید که حاضر باشد برای حمایت از تیم شهرش به استادیوم برود؟ او خود را در دسترس بچه‌های فوتبال و فوتسال قرار می‌دهد و درهای اتاقش به روی آن‌ها باز است.

کدامیک از امام جمعه‌ها را می‌شناسید که در خطبه‌هایش مردم را به رفتن به سینما دعوت کند و آنان را تشویق به تماشای فیلم کند؟ به تازگی او از مردم خواسته بود تا “آپاراتچی” را مشاهده کنند.

آیا او درباره تئاتر و کتاب صحبت می‌کند و تلاش دارد که از سیاست‌زدگی در عزل و نصب‌های استان جلوگیری کند؟

بله، سیدمحمدعلی یک روحانی برجسته بود. او یک منبری شناخته‌شده و یک پیش‌نماز با الگوی پدری بود. شخصیتی که حتی آقا محمدتقی، آخوند مشهور و محبوب تبریز که بیش از شش دهه در دل مردم جا دارد، در موردش بگوید: «او چون پدرم بود.»

سید در پرواز بر فراز ارسباران تنها مسافر پرواز بود که فرود را نیز با چشمانش مشاهده نمود. اما فقط ساعاتی بعد به آرزوی دیرینه خود دست یافت؛ آرزویی که او را به سومین شهید محراب تبریز تبدیل کرد.

29215

اشتراک‌گذاری »