بر اساس گزارشات منتشر شده از خبرگزاری صحت خبر، محمود میرلوحی، یکی از چهرههای مهم سیاسی در جریان اصلاحات، در مورد انتخابات دوم خرداد ۷۶ که به روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی منجر شد، اظهار داشت: جنگ بعد از انقلاب بلافاصله آغاز شد و هشت سال کشور در حالت رکود قرار گرفت. سپس دولت مرحوم هاشمی با عنوان سازندگی اقداماتی را آغاز کرد و در برخی حوزهها موفقیتهایی به دست آورد. با این حال، مشکلات ناشی از جنگ و دو دهه تجربه انقلاب، آرمانهای اصلی انقلاب و به ویژه حقوق مردم را به نسیان سپرد. این شرایط بخصوص در میان طبقه متوسط و به ویژه اقشار فرهنگی و دانشگاهی مشهود بود. بنابراین، آرمانهای دوم خرداد و اصلاحات بعدی شکل گرفت.
به گزارش ایلنا، میرلوحی ادامه داد: روندی که امروزه به خالصسازی و یکدستسازی معروف شده، در آن زمان نیز وجود داشت و انتظار میرفت که چنین تغییری ایجاد شود. به همین دلیل، مردم به پای صندوقهای رأی آمدند، اما با تشکیل مجدد رقبای اصلاحات، بحرانهایی به صورت پیدرپی بروز کرد که در نهایت به مسائل سال ۸۴ انجامید و خواستهها، به ویژه در حوزههای زنان، جوانان و فرهنگیان، دوباره به حاشیه رفته شد.
نیاز روز جامعه به اصلاحات نسبت به دوم خرداد فزونی یافته است
میرلوحی در بخش دیگری از سخنانش اعلام کرد که به نظر میرسد مفهوم اصلاحطلبی و اصولگرایی دیگر اعتبار گذشته را ندارد. وی گفت: نیاز جامعه به اصلاحات حالا به گونهای است که نسبت به آنچه در دوم خرداد ۷۶ اتفاق افتاده، شدت یافته است. شرایط به گونهای شده که انکار آن غیر ممکن است؛ مشابه به انکار رویدادهای سالهای ۸۴ و ۸۸ از سوی برخی افراد. حقیقت این است که اصلاحات یک رخداد بزرگ و حماسهای به شمار میرفت که نه تنها آقای خاتمی، بلکه ما که در تیم آنها بودیم به هیچ وجه چنین انتظاری نداشتیم.
جامعه در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۱ بهدنبال اصلاحات بود، نه انقلاب
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه اضافه کرد: در مسیر اصلاحات، در چندین مورد دشواریهایی وجود داشت و اصلاحطلبان نتوانستند به درستی این پتانسیل را سازماندهی کنند؛ از سال ۹۸ و در سال ۱۴۰۱ شاهد این بودیم که تصورات جامعه به گونهای بود که یک جناح سوم ممکن است که این دو جناح را حذف کند، ولی چنین چیزی به وقوع نپیوست. بنابراین، حوادث اخیر، بخصوص در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۱، بیانگر این واقعیت است که دیگر جامعه ما تمایلی به انقلاب مجدد ندارد. انقلاب ۵۷ با همه آرمانهای مثبت خود، هنوز بسیاری از آرمانها بر زمین مانده و جامعه به صراحت اعلام کرده که به دنبال اصلاحات است، نه انقلاب.
اصلاحات باید به حل بنبستها و ایجاد مسیرهای جدید بپردازد
میرلوحی تصریح کرد: در هیچ کجای جهان، دولتی این میزان منابع را به صورت انحصاری در اختیار صدا و سیما نمیگذارد و متأسفانه بسیاری از مطالب مطرح شده به فرهنگ و ایمان لطمه زده است. حال زمان آن رسیده که به اصولگرایان بگوییم با این رویکردها دیگر نمیتوان پیش رفت. این روشها نه در زمینه فرهنگ، نه در اقتصاد و نه در امنیت نتیجهای نداشته است. باید راه را برای افرادی مانند آقای پزشکیان هموار کرد و این جریان هم بپذیرد که نیاز به بهروزرسانی دارد. اصلاحات نمیتواند به سبک اصولگرایی ادامه دهد و باید ارتباط و گفتوگوهای خود را با مردم بهبود بخشد و درک کند که خواستههای مردم چیست و به این نیازها پاسخ دهد. واقعیت این است که از سال ۸۸ به این سو، اصلاحات هزینههای بسیاری را متحمل شده است. با وجود اینکه به نظر میرسد دولت اصلاحات وجود دارد، اما مانع از حضور اصلاحطلبان در عرصه مدیریت میشوند.
تشابه ایدههای دوم خرداد با گفتمان وفاق
“`html
میرلوحی در مورد شباهت ایده دوم خرداد با گفتمان وفاق اظهار داشت: آقای خاتمی مفهوم مشارکت عمومی مردم و ایران برای همگان را مطرح کرد؛ آقای پزشکیان نیز همین شعار را سر داد. در آن زمان نیز گفته میشد که ایران متعلق به همه ایرانیان است، ولی متأسفانه رقیب و جریانی که در برابر ما بود، شروع به ایجاد تفکیک میان خودی و غیرخودی کرد و این تفکیک آنقدر گسترش یافت که به یک قایق تبدیل گشت که هیچکس در آن شنا نکرد. امروزه هم آقای پزشکیان بر همین نکته تأکید میکند؛ میگوید ایران برای همه ایرانیان است و همه باید در آن حضور داشته باشند.
او افزود: پیام وفاق به همین منوال است؛ به عبارت دیگر، اقوام، زنان، جوانان، ساکنان حاشیه کشور و اهل سنت باید حضور داشته باشند. در گذشته انتخاب استاندار خوزستان، کردستان و سیستان انجام نشده بود، در حالی که امروزه پنج میلیون ایرانی مهاجر داریم که همه آنان تحصیلکرده و قابلیتهای بالایی دارند، اما به دلیل شرایطی آواره دنیا شدهاند و کشور از ظرفیتهای آنان بیبهره مانده است. اینها واقعیتهایی هستند که امروز با آنها روبرو هستیم.
این شخصیت سیاسی اصلاحطلب به صراحت بیان کرد: آقای پزشکیان نیز شعار «ایران برای تمامی ایرانیان» را سر داده و معنا و مفهوم وفاق به این است که همه باید در چنین پروسهای حضور داشته باشند. تکجناحی بودن و خالصسازی در امور سیاسی ممنوع است و یک گروه به تنهایی نمیتواند کشور را مدیریت کند. این امر قابل تحقق نیست.
۳۱۲۲۱۱
“`